روز جمعه 17 اردیبهشت ماه شهرک استراتژیک "خان طومان" و شماری از روستاهای اطرافش در 15 کیلومتری حومه جنوبی شهر حلب به تصرف نیروهای "جیش الفتح" و متحدانشان که گفته می شود در واقع همان "جبهه النصر" وابسته به القاعده است، درآمد. در جریان این عملیات ارتش سوریه، سپاه پاسداران، حزب الله لبنان شکست سنگینی متحمل شده اند. این شهرک روز یکشنبه 29 آذر ماه سال 94 به تصرف نیروهای ارتش سوریه و سپاه پاسداران درآمده بود.
"خان طومان" به عنوان منطقه ای مسلط بر اتوبان "حلب – دمشق" یکی از خطوط مواصلاتی مخالفین بشار اسد با ترکیه و یک منطقه استراتژیک از لحاظ نظامی به حساب می آید. شکست در جنگ بر سر حفظ خان طومان یکی از پر تلفات ترین درگیری های سپاه پاسداران از بدو حضورش در سوریه است. خبرهای رسیده در این رابطه حاکی است که بیشتر کشته شدگان این درگیری افغانستانی هایی هستند که در واحدی بنام "فاطمیون" سازمان داده شده اند و با تطمیع و زور و فریب به جبهه های جنگ در سوریه کشانده شده اند.
در میان دولت های منطقه که خود را در آینده سوریه ذینفع می بینند، جمهوری اسلامی بیش از دیگران عملا در جنگ داخلی سوریه درگیر است. جمهوری اسلامی در قالب واحدهای ویژه سپاه پاسداران، واحدهایی از نیروهای ویژه ارتش و شبه نظامیان وابسته به سپاه، متشکل در "لشکر فاطمیون"، که عمدتا از آوراگان افغانستانی مقیم ایران تشکیل شده است، در جبهه های جنگ سوریه درگیر است. این جنگ علاوه بر تحمیل تلفات انسانی بر مردم ایران اثرات و پیامدهایی از نوع جنگ ایران و عراق بر زندگی مردم این کشور به جا خواهد گذاشت. هزاران خانواده از افغانستانی و ایرانی داغدار از دست دادن عزیزان خود در جبهه های این جنگ ارتجاعی هستند. هزاران معلول و از پا افتاده در نتیجه این جنگ روی دست این جامعه مانده است. جمهوری اسلامی میلیاردها دلار از ثروت این جامعه را در حلقوم این جنگ جنایتکارانه می ریزد. هزینه هائی که می توانست در زمینه های بهداشت و درمان و آموزش و پرورش و سایر عرصه های خدماتی مصرف شود، درست برعکس از بودجه روتین همین عرصه ها هم برداشته میشود و از خود دهها آسیب و زخم اجتماعی بر پیکر این جامعه بر جای می گذارد.
هزینه های جمهوری اسلامی در جنگ سوریه بسیار بالاست. این هزینه ها شامل حوزه های، ارسال سلاح و مهمات برای دولت بشار اسد، تشکیل و سازماندهی شبه نظامیانی که هم باید تجهیزات نظامی شان تامین شود، هم آموزش نظامی ببینند و هم حقوق مزایای آنها بویژه حقوق مزایای آنها در مناطق جنگی تامین و پرداخت شود. بر این هزینه ها، تامین نیازهای اقتصاد ویران مناطق تحت کنترل بشار اسد، هزینه اعزام نیروهای سپاه و ارتش و پرداخت فوق العاده جنگی و تامین نیازهای لجستگی آنها را نیز که سرسام آور است، باید اضافه کرد. بنا به گزارشات معتبر، میزان هزینه های نظامی و کمک های مالی جمهوری اسلامی به دولت اسد از آغاز جنگ سوریه در سال 2011 میلادی تا ژانویه سال 2013 میلادی یعنی یکسال و چهارماه مبلغ 9 میلیارد دلار برآورد شده است. این در حالی است که مخالفان دولت بشار اسد این رقم را 15 میلیارد دلار اعلام کرده اند. این تازه هزینه های علنی است که صرف ارسال تجهیزات نظامی و کمک مالی شده است.
تامین تجهیزات و هزینه حفظ نیروهایی که خود سپاه مستقیما تشکیل و سازماندهی می کند از این هزینه ها جدا است. اعزام نیروهای "سپاه" "ارتش"، " فاطمیون" افغانستانی و حزب الله لبنان به سوریه و تجهیزات و آموزش آنها که اساسا" مخفی است. اگر برآورد شود، این هزینه ها سر به دهها برابر هزینه های مصرف شده رسمی می زند. وقتی ارقام هزینه دخالت جمهوری اسلامی در مناطق دیگری چون عراق، لبنان، یمن و افغانستان و غیره را به آن اضافه کنیم، آنگاه در خواهیم یافت که سپاه پاسداران چگونه شیره جان میلیون ها کارگر در مراکز تولیدی و اقتصادی تحت هدایت خود را همراه با جان انسان های بیشمار، دخالت های ارتجاعی خود در بیرون از مرزهای ایران می مکد. آنگاه در خواهیم یافت که چگونه مافیای مواد مخدر تحت کنترل سپاه پاسداران، به قیمت تباه کردن جان میلیون ها جوان این کشور کم و کسری های این جنگ های ارتجاعی را تامین خواهد کرد. در واقع شرایط برای مردم ایران در حال حاضر تفاوت زیادی با دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق ندارد، بخش زیادی از بودجه این کشور که می توانست صرف، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و مسکن و غیره شود، صرف جنگ در سوریه و دیگر رقابت های منطقه ای رژیم میشود.
سوریه به باتلاقی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. باتلاقی که هم نیروهای انسانی بیشتری باید در آن قربانی شوند و هم میلیاردها دلار دیگر صرف تداوم آن شود. بشار اسد و جمهوری اسلامی هر دو دشمنان شماره یک مردم ایران و سوریه هستند. رژیم اسلامی بقای خود را در داخل ایران در گرو تداوم این بحران ها در خارج از مرزهای ایران می بیند. خامنه ای به صراحت گفته است: "که اگـر نیروهای نظامی ایران به سوریه و عراق اعزام نمی شدند، جبهه جنگ به داخل کشور منتقل می شد". معنای " جنگ در داخل کشور" برای خامنه ای چیزی جز مبارزه و مقاومت مردم در برابر رژیم نیست. نباید اجازه داد که جان انسان ها و عرق جبین مردم استثمار شده و محروم این دو کشور این چنین بی پروا صرف تداوم حاکمیت ارتجاعی آنها گردد. ضروری است که مردم ایران با شعار "جنگ سوریه جنگ مانیست" و "حفظ اسد خواست مانیست" با تداوم این سیاست جمهوری اسلامی به مخالفت برخیزند.
|