از روز چهارشنبه 15 اردیبهشت ماه، تجمعی دانشگاهی تحت عنوان "همایش بین المللی سکونت گاه های فقیرنشین شهری" در دانشگاه کردستان در شهر سنندج آغاز بکار کرده است. مهمانانی از سراسر کشور و شماری از دانشگاه های اروپا و کشورهای منطقه در آن شرکت دارند. این همایش در همکاری مابین دانشگاه کردستان، استانداری این استان و شماری از نهادهای سراسری و بین المللی از جمله "سازمان اسکان بشر سازمان ملل متحد" (هبیتات) و "یونسکو" برگزار می شود.
در جریان این تجمع دو روزه دانشگاهی علاوه بر برگزاری پانل های تخصصی، سخنرانانی پیرامون حاشیه نشینی و سکونتگاه های فقیر نشین شهری به ایراد سخنرانی می پردازند. از سخنرانان اصلی این تجمع شماری از مقامات جمهوری اسلامی از جمله "سیامک مقدم" نماینده برنامه اسکان سازمان ملل متحد در ایران و "فردین اخلاقیان" رئیس دانشگاه کردستان و "محمد رضا واعظ مهدوی" معاون توسعه امور آموزشی و فرهنگی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور هستند.
سیامک مقدم حاشیه نشینی را نتیجه پدیده رانت خواری میداند و محمد رضا مهدوی حاشیه نشینی را به عملکر بد مسئولان مربوط می کند. در نگاهی به محتوای سخنرانی این به اصطلاح کارشناسان و چکیده مقالاتی که برای این همایش ارسال شده است، چند واقعیت آشکارا نمایان است. آنان در بررسی ریشه های رشد حاشیه نشینی آدرس اشتباه می دهند و به جای ریشه یابی این معضل اجتماعی راه حل های سطحی و ساده لوحانه ارائه می کنند. تنها نکته مثبت اظهارات سخنرانان این همایش این است که پدیده حاشیه نشینی و سکونتگاه های فقیر نشین شهری را به عنوان یک واقعیت در چارچوب سیستم مورد حمایت شان به رسمیت می شناسند.
اما این همایش در شهری برگزار می شود که در برگیرنده یکی از بزرگترین محلات حاشیه نشین در ایران به نسبت جمعیت آن است. "نایسر" یکی از محلات حاشیه ای شهر سنندج است که بیش از 50 هزار نفر جمعیت در آن سکونت دارند و از ابتدائی ترین امکانات اولیه شهری از جمله مدرسه، درمانگاه، برق، فاضلاب سرپوشیده و فضای سبز محروم است. واقعیت این است که، رشد حاشیه نشینی در استان های کردنشین غرب ایران، در مقایسه با سایر استان های کشور سریعتر است. حاشیه شهرهای بزرگ و کوچک مناطق کردنشین ایران به ویژه شهرهای مرزی به مراکزی برای سکونت فقیرترین اقشار روستائی و جوانان بیکاری که در جستجوی کار به هر دری می زنند، تبدیل شده است. اگر بیکاری واقعیتی انکار ناپذیر و در کردستان در حال رشد است، اگر کولبری در مرزهای مناطق کردنشین ایران به پدیده ای در حال رشد تبدیل شده و شمار زیادی از خانواده های فقیر و جوانان بیکار در جستجوی نان به این شغل مرگ آفرین روی آورده اند، طبیعی است که حاشیه شهرهای نزدیک به مرزها به سکونتگاه های چنین انسانهائی تبدیل می شود. واقعیت این است که در یک نگاه کلی این اساسا بیکاری و فقر است که به حاشیه نشینی منجر میشود. گرانی مسکن یک دلیل عمده مهاجرت اقشار کم درآمد از مراکز شهرها به نقاط حاشیه ای و منفصل است.
حاشیه نشینی نه ناشی از عملکرد بد مسئولین و رانت خواری، آنگونه که سخنرانان این همایش می گویند، بلکه، پدیده ای است به وسعت دنیای سرمایه داری و همزاد این نظام است. با رشد سرمایه داری، شهرها و حاشیه مراکز و شهرک های صنعتی و کارخانه ها، اطراف چاه های نفت و پالایشگاه ها، بنادر حمل و نقل کالا و سایر مراکز تولیدی به مراکزی برای برای زندگی نیروی کار جویای کار و رشد "گتوها" تبدیل شد. با رشد سرمایه داری و بحران های ادواریش بیکاری و فقر گسترش بیشتری یافت، که حاشیه نشینی طبیعی ترین پیامد آن بود. امروزه در ثروتمندترین کشورهای اروپائی شاهد رشد قارچ گونه حاشیه نشینی هستیم. مناطقی که فقیرترین بخش طبقه کارگر از جمله کارگران مهاجر در آن زندگی می کنند. مرتبط کردن رشد پدیده حاشیه نشینی به رانت خواری، نگرشی سطحی است. در بسیاری از کشورهای ثروتمند سرمایه داری بخصوص کشورهای شمال اروپا پدیده رانت خواری در شکلی که در ایران بعنوان عامل رشد حاشیه نشینی از آن یاد می شود وجود ندارد اما حاشیه نشینی و گتوهای فقیرنشین بدون امکانات اولیه شهری بسرعت در حال رشد است. در این کشورها و در حالیکه بساز و بفروشهای انبوه، شهرداری ها و دولت ها قارچ گونه در حال ساخت مسکن هستند، اما به موازات آن شاهد گسترش حاشیه نشینی هستیم. کارتل های بزرگ سرمایه داری برای اقشار فقیر مسکن نمی سازند، مسکن برای تامین سرپناه برای مردم فقیر نیست. مسکن مطابق نیاز بازار سرمایه داری و بانک ها ساخته می شود. بسیاری از جوانان تحصیل کرده بعلت گرانی این مساکن از عهده خرید آنها و شرایطی که وام دهندگان قائل می شوند برنمی آیند، بنابراین یا در منازل و مساکن خانواده هایشان زندگی می کنند و یا برای زندگی به مناطق حاشیه ای شهرها روی آورده اند. در این کشورها همانند ایران این دولت ها، بانک ها، موسسات مالی، بساز و بفروش های انبوه و دلالان مسکن و در یک جمله سرمایه داران هستند که از ساخت و ساز انبوه سود می برند، نه مردم نیازمند مسکن. در ایران و کردستان شرایط از این بدتر است. کلیه سیاست های مسکن جمهوری اسلامی چه "مسکن مهر" و چه "مسکن اجتماعی" از آنجا که متکی بر سودبری است، از نقطه نظر تامین مسکن برای نیازمندان شکست خورده است. این همایش نیز در ریشه یابی این مسئله در بهترین حالت نمایشی فرمال و دانشگاهی بیش نخواهد بود. واقعیت این است که مسکن مناسب دارای استانداردهای اولیه زندگی، برای مردم کارگر و زحمتکش در چارچوب این نظام مبتنی بر استثمار و سود تامین نخواهد شد، این رسالت بعهده نظام سوسیالیستی فرداست.
|