پلنوم هفتم کمیته مرکزی منتخب کنگره یازدهم حزب کمونیست ایران، در روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۹۵ برابر با ۹ آوریل ۲۰۱۶ با حضور رفقای کمیته مرکزی حزب و رفقای کمیته مرکزی کومه له که به عنوان ناظر به این نشست دعوت شده بودند، برگزار گردید. بررسی گزارش سیاسی و تشکیلاتی کمیته اجرائی و مسئولین ارگانهای حزبی به پلنوم و آرایش و تقسیم کار کمیته مرکزی از دستور جلسات این نشست بودند.
گزارش سیاسی کمیته اجرایی به پلنوم اساسا حول اوضاع سیاسی ایران و تنگناهای رژیم جمهوری اسلامی در مقابله با بحران اقتصادی و بحران های اجتماعی و مانع هایی که سر راه سرمایه داری ایران برای عبور از بحران وجود دارند تمرکز یافت. گزارش ضمن اشاره به مانع های اقتصادی و مانع هایی که ساختار سیاسی و ایدئولوژیک و حقوقی رژیم جمهوری اسلامی سر راه ادغام کامل سرمایه داری ایران در بازار جهانی ایجاد کرده، تأکید کرد که تنها چشم انداز متصور برای توسعه اقتصادی سرمایه داری ایران رفع این مانع ها است. در عصر جهانی شدن سرمایه همانطور که بحران جهانی سرمایه داری از طریق مکانیسم های اقتصادی و سیاست های امپریالیستی بر اقتصاد سرمایه داری ایران تأثیر می گذارد، رشد و توسعه اقتصاد سرمایه داری ایران هم در گرو ادغام کامل در بازار جهانی سرمایه است. دولت روحانی و اصلاح طلبان حکومتی نیاز سرمایه داری ایران به عادی سازی مناسبات با غرب و رفع موانع سر راه ادغام در بازار جهانی را درک کرده اند. درک این نیاز معرفتی نیست، رشد سرمایه داری ایران در دو دهه گذشته اگر چه هنوز قدرت و ظرفیت یک تحول سریع در نظام جمهوری اسلامی را پیدا نکرده، اما این جهت گیری های اقتصادی را به جناحی از رژیم تحمیل کرده است. دولت روحانی در راستای پاسخگویی به همین نیاز سرمایه داری ایران است که علیرغم مانع های قانونی و مخالفت ها و کارشکنی های جناح های مخالف بی صبرانه تلاش می کند به سازمان تجارت جهانی بپیوندد. "انتخابات" اخیر مجلس شورای اسلامی با اینکه بیش از ۵۰ درصد واجدین شرایط در آن شرکت نکردند و بخشی دیگر از شرکت کنندگان با انگیزه های متفاوت از جمله توهم به کارائی تاکتیک انتخاب بد در مقابل بدتر به پای صندوق های رأی رفتند، با اینحال نشان داد، که دولت روحانی و اصلاح طلبان حکومتی برای پیشبرد این جهت گیری ها، بخشهایی از طبقه سرمایه دار و طبقه متوسط را به همراه دارند.
در شرایط کنونی دولت روحانی در ادامه همین جهت گیری ها و برای تشویق سرمایه گذاری خارجی و جذب سرمایه ها به عرصه تولید، برنامه های ریاضت اقتصادی را شدت بخشیده است. تعیین دستمزد چهار مرتبه زیر خط فقر و حذف بیش از ۲۰ میلیون نفر از دریافت یارانه و ادامه خصوصی سازی و بیکارسازی ها بخشی از برنامه های تشدید ریاضت اقتصادی هستند که با تکیه بر حربه سرکوب آن را پیش می برد. همه این جهت گیری های اقتصادی نشان می دهد که رژیم جمهوری اسلامی و سرمایه داری ایران هیچ راه حل فوری برای حل بحران بیکاری که به یک فاجعه اجتماعی تبدیل شده است و برای پایان دادن به فقر و فلاکت عمومی که بیش از ۶۰ درصد از جمعیت ایران را به زندگی کردن در زیر خط فقر سوق داده است، ندارند.
اما اگر تحولات بیش از دو دهه گذشته، طبقه سرمایه دار ایران را در موقعیتی قرار گرفته است که برخی از جهت گیری اقتصادی و سیاسی را در جهت ادغام بیشتر در بازار جهانی سرمایه به جناح هایی از رژیم جمهوری اسلامی تحمیل نماید، این تحولات تنها به موقعیت طبقه سرمایه دار ایران محدود نیست، بلکه طبقه کارگر ایران هم تحول عظیمی را از سر گذرانده است.
جمعیت کارگران ایران در سه دهه گذشته دو برابر شده است. اگر چه موج دوم روی آوری زحمتکشان روستا به شهرها در دوره بعد جنگ ایران و عراق باعث شد که سطح توقعات و انتظارات کارگران پایین بیاید و این واقعیت بر سطح مبارزات کارگران در دهه هفتاد تأثیر گذاشت، اما اکنون از این دوران بیش از دو دهه می گذرد. موقعیت طبقه کارگر در تولید اجتماعی بیش از پیش تثبیت شده است. کارگران توقعات شان از زندگی بالا رفته است و اجازه نمی دهند که جمهوری اسلامی به هزینه به فلاکت کشیدن زندگی آنها سرمایه دارای ایران را از این بحران عبور دهد. اگر پیامدهای موج اول مهاجرت زحمتکشان روستا به شهرها در دهه چهل و رشد کمی طبقه کارگر سرانجام بازتاب خود را در گسترش مبارزات کارگران در سالهای ۵۶ و ۵۷ نشان داد، اکنون نیز بازتاب موج دوم مهاجرت زحمتکشان روستا به شهرها را بعد از یک دوره افت مبارزات کارگری، در گسترش اعتراضات و اعتصابات روزمره کارگران مشاهده می کنیم. بنابراین اگر طبقه سرمایه دار ایران در مقایسه با گذشته در موقعیت بهتر قرار گرفته است، طبقه کارگر ایران نیز چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی رشد کرده است. رشد مبارزات کارگری در یک دهه گذشته، اعلام موجودیت چندین تشکل و نهاد مستقل از دولت کارگری، وجود طیف نسبتا گسترده ای از فعالین و پیشروان کارگری که خود را به جامعه معرفی کرده اند، برافراشتن پرچم مطالبات سیاسی و اقتصادی در مناسبت روز جهانی کارگر که خواست و مطالبه اکثریت مردم ایران را نمایندگی می کند و جلب حمایت های بین المللی، بیانگر رشد و پیشروی عظیم جنبش کارگری در مقایسه با سالهای منتهی با انقلاب ۵۷ است. روند رو به گسترش اعتراضات کارگری و همینکه در اوضاع کنونی ۱۳ نهاد و تشکل مستقل فعالین کارگری در داخل در ارتباط با حداقل دستمزد تعیین شده برای سال ۹۵ بطور مشترک یا جداگانه اعلام موضع کرده و یک موضع واحد را در این رابطه اتخاذ می نمایند و بر حداقل دستمزد سه و نیم ملیون تومان در ماه تأکید می کنند، تا حدودی بازتاب وضعیت جنبش کارگری ایران است. کم کم پیامدها و بازتاب آن تحولات اجتماعی که طبقه کارگر از سر گذرانده و بازگشت ناپذیر هستند در سطح توقعات و مبارزات کارگران ایران خود را نشان می دهد.
از سوی دیگر زنان ایران که نیمی از جمعیت ایران را تشکیل می دهند و سیاست آپارتاید جنسی رژیم جمهوری اسلامی نتوانسته از حضور فزاینده آنها در بازار کار و دستیابی به تحصیلات عالی جلوگیری کند، اکنون در موقعیت بهتری برای به چالش کشیدن قوانین اسلامی و پیگیری خواسته ها و مطالبات خود قرار گرفته اند. به دلیل همین موقعیتی که جنبش زنان پیدا کرده و ریشه در تحولات پایدارتری دارد، پیشروی جنبش زنان به امر اجتناب ناپذیر تبدیل شده است و جمهوری اسلامی یارای ایستادگی در برابر خواسته ها و مطالبات آنان را از دست داده است.
همین واقعیات اجتماعی، خواسته های عاجلی که کارگران روزانه برای آنها مبارزه می کنند و مطالبات آزادیخواهانه ای که در اعماق جامعه ریشه دوانده است، نشان می دهند که راه حل سوسیالیستی برای پایان دادن به این اوضاع فاجعه بار از پایه مادی نیرومندی برخوردار است.
نشست وسیع کمیته مرکزی حزب با تحلیل و ارزیابی از این تحولات اجتماعی و روندهای اصلی که در جریان هستند، تأکید کرد که بازتاب این تحولات در عرصه مبارزات رو به گسترش کارگران و رویارویی جنبش های پیشرو اجتماعی با نظام حاکم باید بطور جدی مد نظر قرار گیرند. لازم است نیازهای این دوره بطور دقیق تشخیص داده شوند. فعالیت های حزب در کلیه عرصه های تبلیغ سیاسی، ترویج و سازماندهی باید مهر تغییر و تحولات این دوره را بر خود داشته باشد و در راستای پاسخگویی به نیازهای این دوره اصلاح و ارتقا یابند.
گزارش کمیته اجرایی به پلنوم در مورد کردستان تأکید کرد که علیرغم همنوایی برخی از احزاب و جریانهای ناسیونالیست با اصلاح طلبان حکومتی برای شرکت در "انتخابات" مجلس شورای اسلامی میزان مشارکت مردم کردستان در این نمایش انتخاباتی هم در مقایسه با بقیه نقاط ایران و هم در مقایسه با "انتخابات" های پیشین بسیار کمتر بوده است. اینبار تحرک اصلاح طلبان حکومتی در کردستان و برنامه ریزی آنها برای شرکت در نمایش انتخاباتی مجلس، بعد از توافقات هسته ای و بر متن ناامیدی و سرخوردگی برخی احزاب و جریان های ناسیونالیست کردستان از سیاست های آمریکا در قبال جمهوری اسلامی انجام گرفت. برخی از این جریان ها که از سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی سرخورده شده اند، اینبار تلاش کردند که مواضع شان را با تمایلات سیاسی محافل و جریان های طرفدار اصلاح طلبان حکومتی در کردستان همسو کنند. این جریان ها از سر ناامیدی به "مکانیسم های انتخاباتی" در نظام جمهوری اسلامی روی آورده اند. اما آنچه روشن است تحرک اصلاح طلبان حکومتی در کردستان از هیچ اصالتی برخوردار نبوده و نیست. هر زمان شاخک های حسی این جریان تشخیص داده اند که رژیم جمهوری اسلامی با مخاطره گسترش اعتراضات توده ای روبرو است، فعالان آن به تحرک افتاده اند تا بلکه بتوانند جلو رشد و پیشروی جنبش انقلابی کردستان را بگیرند. تحرک و میدان مانور اصلاح طلبان حکومتی در کردستان کاملا مطابق نقشه سپاه پاسداران تعیین شده است و اگر احزاب و جریان های ناسیونالیست در این توهم هستند که در نتیجه این تحرکات و پروژه های نقشه مند سپاه پاسداران، اتوپیای تشکیل حزب علنی تحقق یابد، بدون شک سرشان به سنگ خواهد خورد.
گزارش کمیته اجرایی نشست کمیته مرکزی و بحث حول آن، همچنین به آخرین تحولات در بحران سوریه پرداخت. در این باره شرایط سیاسی ونظامی که منجربه ایجاد نهاد حکومتی موسوم به "فدراسیون دموکراتیک شمال سوریه" شده است، مورد بحث قرار گرفت. این حرکت از لحاظ سیاسی عکس العمل قابل درکی در مقابل حذف پ. ی. د. و دیگر نمایندگان مردم دخیل در سرنوشت این منطقه، از جانب سازماندهنگان کنفرانس ژنو بود. اعلام این نهاد حکومتی، نه بعنوان راه حلی برای کل بحران سوریه، که آینده این بحران ناروشن است و ممکن است مدتهای طولانی دیگر به درازا بکشد، بلکه ایجاد نهادی برای اداره منطقه جغرافیائی عملا مستقلی است که از کنترل نیروهای داعش و دولت بشار اسد خارج شده است. اداره امور این منطقه بوسیله خود مردم و دور نگهداشتن آن از شرایط مرگبار و نابسامانی که در بقیه مناطق سوریه در جریان است، تحت هر نامی، تحولی مثبت ارزیابی می شود. این حرکت در ادامه تشکیل کانتونهای سه گانه و در حالیکه مناطق تحت کنترل آنها گسترش یافته است، صورت میگیرد و سیاست ما کماکان پشتیبانی از اداره امور منطقه توسط نهادها و نمایندگان منتخب مردم ساکن آن است. در عین حال بایستی نسبت به دخالت قدرتهای محلی و جهانی در امور مردم این منطقه که بدون شک بر منافع مردم سوریه منطبق نیست، هشدار داد و همواره بر ضرورت فراهم کردن شرایط دموکراتیک برای دخالت مردم در سرنوشت خود تاکید کرد.
پلنوم همچنین به بحث در مورد اوضاع جاری در کردستان ترکیه پرداخت. در این رابطه پلنوم اقدامات سرکوبگرانه دولت ترکیه بر علیه مردم کردستان را محکوم کرد و بر پشتیبانی از مقاومت توده ای مردم شهرهای کردستان ترکیه در مقابل حملات ضد انسانی دولت این کشور تاکید نمود.
بحران اقتصادی و سیاسی موجود در کردستان عراق، درحالیکه جنگ با داعش هنوز در جریان است، مخاطرات و دشواریهای جدیدی را برای مردم این منطقه بوجود آورده است. حکومت محلی کردستان هیچ راه حلی برای مقابله با این وضعیت ندارد و انتظار کشیدن و حفظ وضع موجود به تنها استراتژی و سیاست عملی این حکومت تبدیل شده است. جریان بهبود رابطه با دولت مرکزی بسیار به کندی پیش میرود و دولت مرکزی تلاش میکند از این وضعیت برای کسب امتیاز بیشتر از حکومت محلی بهره برداری کند. دولتهای ایران و ترکیه علیرغم تفاوتهای سیاسی، عملا در قبال حکومت محلی کردستان و در مقابل مردم این منطقه به شیوه ای توطئه گرانه وهماهنگ عمل میکنند. در چنین شرایطی اپوزسیون رسمی در کردستان هم عملا به رنگ حکومت درآمده است و در حاشیه حکومت نقش بسیار ضعیفی پیدا کرده است.
گزارش عملکرد ارگانهای مختلف حزبی از جانب مسئولین این ارگانها بخشی دیگر از جلسات پلنوم کمیته مرکزی را به خود اختصاص داد. رفقای کمیته مرکزی بعد از استماع گزارش تشکیلاتی ارگانها و بخشهای مختلف تشکیلات حزبی، مانند کمیته تشکیلات داخل شهرها، کومه له - تشکیلات کردستان حزب کمونیست ایران، تشکیلات خارج از کشور حزب، شبکه های تلویزیونی حزب و کومه له، رادیو صدای حزب کمونیست ایران، دفتر روابط بین المللی و نشریه جهان امروز، بمنظور بهبود فعالیت ها در عرصه های مختلف، ملاحظات انتقادی و پیشنهادات خود را مطرح کردند.
پلنوم در بخش پایانی کار خود و در مبحث مربوط به آرایش و تقسیم کار کمیته مرکزی ضمن ابقای کمیته ها و رفقایی که مسئولیت پیشبرد عرصه های مختلف فعالیت حزبی را بر عهده داشتند، بمنظور هدایت فعالیت های سیاسی و تشکیلاتی حزب در فاصله دو پلنوم، کمیته اجرائی مرکب از پنج تن از اعضای کمیته مرکزی حزب، رفقا: هلمت احمدیان، رئوف پرستار، حسن شمسی، ابراهیم علیزاده و صلاح مازوجی را انتخاب نمود.