احتیاج به زمان زیادی نداریم که دنبال اخبار اعتراضات کارگری در جامعه بگردیم . مروری براین اعتراضات در همین دو، سه هفته اخیر تصویر واقعی یک جنبش اجتماعی زنده و پویا را نشان میدهد. اینجا فقط به نمونه هایی از این مبارزات اشاره می کنیم.
اعتصاب نهصد کارگر کارخانه کاشی کویر در اعتراض به عدم پرداخت حقوق های معوقه، اعتصاب سیصد کارگر معدن همکار در اعتراض به واگذاری کارگاه استخراج به پیمانکار، تجمع بیش از پانصد نفر کارگران خدمات شهری خرم آباد در اعتراض به عدم پرداخت چهار ماه حقوق، تجمع دوباره بیش از هزار نفر از کارگران کارخانه رینگ سازی مشهد، اعتصاب کارگران شرکت رژین در فاز هفده و هیجده منطقه پارس جنوبی عسلویه به دلیل پرداخت نشدن مزدهای معوقه، تجمع بیش از پانصد کارگر مجتمع آلومینیوم المهدی هرمزآل، ادامه اعتصاب شرکتهای حمل کالا در بوشهر، تجمع اعتراضی رانندگان شرکت واحد و ضرب و شتم و بازداشت تعدادی از آنها، اعتصاب کارگران کارخانه سیمان خاکستری نی ریز در اعتراض به عدم پرداخت پنج ماه حقوق، اعتصاب و تجمع کارگران لیفتراک سازی سهند تبریز، اعتصاب کارگران دیزل سنگین آمل در اعتراض به عدم پرداخت بیش از سه ماه حقوق، اعتصاب کارگران کارخانه مس کوه جهر، جمع آوری طومار ده هزار و پانصد نفره کارگران و پرسنل شرکت نفت جهت افزایش دریافتی ماهانه خود، اعتصاب کارگران معدن ذغال سنگ هشونی کوهبنان در اعتراض به عدم پرداخت سه ماهه حقوق، اعتصاب کارگران پتروشیمی بوشهر، تجمع چند باره کارگران کشت وصنعت مهاباد نسبت به عدم پرداخت مطالباتشان و.. نگاهی به همین اعتراضات کارگری که منحصر به یک شهر و استان نبوده و تمام پهنه جامعه را فراگرفته است خود از یکسو شرایط فلاکتبار اقتصادی و فشار و سرکوب و از سوی دیگر گواه پتانسیل اعتراضی موجود در جامعه است. این اعتصاب ها و اعتراضات نشان میدهد که کارگران تا چه اندازه نسبت به ادامه وضع موجود و بی حقوقی هایی که به آنها تحمیل شده است معترض و ناراضی هستند، خواسته ها و مطالبات مشخصی دارند و برای رسیدن به این خواسته ها مبارزه می کنند. حضور فعالین سوسیالیست در این مبارزات از اهمیت حیاتی برخوردار است. فعالین با تجربه در این مبارزات در همان حال که توازن قوای واقعی بین طبقه کارگر و سرمایه داران و دولت در سطح عمومی تر را مد نظر قرار می دهند، میزان آمادگی و اتحاد و یکپارچگی کارگران در آن کارخانه و یا مرکز تولیدی را نیز در نظر می گیرند تا از دامنه قدرت کارگران برای تحمیل خواسته هایشان تصویر روشنی داشته باشند.
روشن است که درجه موفقیت، شکست یا پیروزی و میزان پیشروی کارگران در هر آکسیون و مبارزه معین را باید با معیارهای طبقاتی سنجید. برای مثال ممکن است که مبارزه کارگران یک کارخانه و واحد تولیدی برای افزایش دستمزد، یا برای جلوگیری از اخراج همکارانشان و یا برای دریافت دستمزدهای معوقه به دلیل سراسری نبودن، پراکندگی و ناهمزمانی آن و به دلیل فقدان تشکل های طبقاتی و توده ای کارگران به نتایج مطلوب خود و به تحقق آن مطالبه مشخص نینجامد، که البته عدم موفقیت کامل آن مبارزه معین را در جای خود باید مورد بررسی و ارزیابی قرار داد و از تجارب آن درس گرفت. با اینحال اگر کارگران علیرغم اینکه در این مبارزه به خواست و مطالبه مشخص خود دست نیافته اند، اما در عوض در مقایسه با گذشته متحد تر شده اند، و در جریان این مبارزه بیشتر به ماهیت دولت و نظام سرمایه داری پی برده و بیشتر از گذشته ضرورت تشکل یابی طبقاتی کارگران را در یافته باشند، اینها همه دستاوردهای با ارزشی در مبارزه کارگران است که می توانند برای پیشبرد مبارزات خود به آن اتکا کنند.
بنابراین نباید فراموش کرد چه زمانی که کارگران در یک مبارزه معین پیروز می شوند و چه زمانی که شکست میخورند بخشی از تجریه مبارزاتی خویش را کسب میکنند. همه فعالین رادیکال و سوسیالیستی جنبش کارگری میدانند که عدم وجود تشکل سراسری کارگران که بتواند این جویبارهای پراکنده را به هم پیوند دهد یکی از اساسی ترین مانع ها جهت به ثمر رساندن این اعتراضات است. با وجود همه اختناق سیاسی موجود در جامعه، با وجود بحران عمیق اقتصادی که بیش از همه حلقوم کارگران و اقشار پائینی جامعه را فشار میدهد و با وجود هزینه های بسیار سنگینی که کارگران در جریان اعتراضات خود پرداخت میکنند، تنها راه حل در مقابل طبقه کارگر جهت پایان دادن به این وضعیت فلاکتبار، گسترش اعتراضات و سرتاسری کردن آن است. تمام توهم پراکنی طبقه سرمایه دار و دولت حامی آنها در زمینه رونق اقتصادی در دوران پسافرجام که در جامعه دامن زده اند، نباید ذره ای از اراده کارگران جهت پیشروی را کاهش دهد. اگر حتی همه موانع سیاسی و حقوقی برسر راه عملی شدن برجام به کنار رفته وزمینه ورود سرمایه های خارجی فراهم گردد، تنها چیزی که عاید کارگران خواهد شد به غارت رفتن شدیدتر نیروی کارشان یعنی مزد کمتر در برابر کار بیشتر است.
دراین میان بیش از همه فعالین رادیکال و پیشرو جنبش کارگری باید تمام خلاقیت و انرژی خود را صرف متحد کردن صفوف خود، صرف سرتاسری کردن مبارزات، صرف تلاش برای ایجاد تشکل های طبقاتی و توده ای کارگری بنمایند. اینکه دربسیاری از موارد کارگران در جریان اعتراضات خود تنها به بخش کوچکی از مطالبات خود میرسند، اینکه مبارزات کارگری با این همه وسعت هنوز بدون ارتباط و پشتیبانی از یکدیگر بسرمیبرند، ذره ای از اهمیت این واقعیت نمی کاهد که کارگران ایران حاضر نیستند برده وار در مسلخ سرمایه قربانی شوند و برای اینکه قربانی نشوند باید توازن قوای موجود را برهم زد. بدون تردید ایجاد تشکل های طبقاتی و توده ای کارگری مستقل از دولت یکی از خاکریزهای مهم جهت برهم زدن این توازن قوای نامساعد است.
2016-12-22 | ۱۳۹۵-۱۰-۰۲