در پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره دوازدهم که در روزهای شنبه و یک شنبه ۲۳ و ۲۴ اسفند برابر با ۱۳ و ۱۴ ماه مارس برگزار شد، تحلیل اوضاع ایران یکی از محورهای اصلی گزارش بود. این بخش گزارش در ادامه آرایش نیروهای سیاسی اپوزیسیون در ایران را مورد نظر قرار داد.
اپوزیسیون بورژوازی نئولیبرال طرفدار غرب ایران برای تبدیل شدن به آلترناتیو حکومتی خیز تازه ای برداشته است. این بخش از اپوزیسیون مانند طیف نیروهای جمهوری خواه، لائیک و غیر لائیک، سازمانهای جبهه ملی، بخشی از ملی مذهبی ها و نیروی های متشکل در شورای مدیریت گذار با بهره گرفتن از امکانات رسانه ای شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته "ایران اینترناشنال" و دیگر رسانه های وابسته به آن برای انسجام سیاسی و ایدولوژیک بخشیدن به صفوف خود و اشغال فضای سیاسی ایران فعال تر شده اند. این بخش از اپوزیسیون بورژوایی ایران از به میدان آمدن توده های مردم و برپائی قیام و خیزش های انقلابی ازهمانند خیزش سراسری دی ماه ۹۶ و خیزش آبان ۹۸ و از پتانسیل بالقوه ای که این نوع جنبش ها برای به زیر کشیدن نظام سیاسی و طبقاتی حاکم دارند بشدت نگران هستند. این بخش از اپوزیسیون این نگرانی را به انگیزه تحرکی نوین برای شکل دادن به بدیل حکومتی برای نجات سرمایه داری ایران تبدیل کرده اند و در همان حال برای پیشروی خود در این زمینه بر روی نقطه ضعف های جنبش کارگری و سوسیالیستی ایران سرمایه گذاری کرده اند. شبکه تلویزیونی"ایران اینترناشنال" با صدها میلیون دلار سرمایه که در اختیار دارد کارشناسان، متخصصین و پژوهشگران زیادی در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی و ... از نقاط مختلف جهان را در خدمت به مهندسی افکار عمومی در راستای تقویت این بخش از اپوزیسیون بورژوایی بکار گرفته است. جدای از بخش هایی از بورژوازی ایران لایه هایی از طبقه متوسط ایران که تا دیروز با پایبندی به حفظ وضع موجود پایه اجتماعی اصلاح طلبان حکومتی و رژیم اسلامی بحساب می آمدند، اکنون با قطع امید از اصلاح طلبان حکومتی به این بخش از اپوزیسیون بورژوایی گرایش پیدا کرده اند.
این بخش از اپوزیسیون بورژوایی با تأکید بر گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی با هرگونه تحول انقلابی در ایران ضدیت می ورزند. آنها در هراس از اینکه وقوع موقعیت انقلابی در ایران برای طبقه کارگر نیز امکان و فرصت خیز برداشتن به سوی تسخیر قدرت سیاسی را فراهم می آورد، به منظور دست به دست شدن قدرت از بالای سر مردم و تخطئه انقلاب از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. احزاب و نیروهای ناسیونالیست کردستان متشکل در "مرکز همکاری" پایه مادی استراتژی این بخش از اپوزیسیون بورژوایی ایران بحساب می آیند. نقشه های راهبردی این احزاب مبتنی بر ایجاد ارتش واحد میهنی، حاکمیت مشترک احزاب و در قدم بعدی تشکیل پارلمان و دولت فدراتیو دقیقا در راستای استراتژی آن بخش از اپوزیسیون بورژوایی ایران است که قبل از هر چیز برای کنترل هر گونه تحول انقلابی در جامعه و برای حفظ مناسبات سرمایه دارانه در ایران برنامه ریزی کرده اند.
راست ترین بخش اپوزیسیون بورژوازی ایران یعنی سلطنت طلبان و مجاهدین اگر چه پایه اجتماعی در ایران ندارند اما با توجه به سازمان و امکانات مالی که در اختیار دارند عملا مانند گروه فشار قدرت های امپیرالیستی عمل می کنند. روند عینی اوضاع در چند سال اخیر به این بخش از اپوزیسیون نشان داده است که نه راه بازگشت به سلطنت و نه راه انتقال به یک حکومت دینی دیگر در ایران وجود ندارد. راه حل اینها برای رفع بحران اقتصادی مانند دیگر جریان های بورژوایی طرفدار غرب سرمایهگذاریهای مولد داخلی و خارجی در ایران مطابق الگوی نئولیبرالی است. این بخش از اپوزیسیون بورژوایی نیز به شدت با انقلاب اجتماعی ضدیت می ورزند و خواهان دست به دست شدن قدرت در بالا هستند. این بخش از اپوزیسیون به اثر گذاری تحریمهای بینالمللی و فشارهای حداکثری ترامپ دل خوش کرده بودند. اینها این واقعیت را که تحریمهای اقتصادی توازن قوا در سطح ایران را به نفع جمهوری اسلامی و طبقه حاکم و به زیان جنبش های اعتراضی تغییر داده است، عامدانه نادیده می گیرند.
7.4.2021
|