در پلنوم دهم کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران منتخب کنگره دوازدهم که در روزهای شنبه و یک شنبه ۲۳ و ۲۴ اسفند برابر با ۱۳ و ۱۴ ماه مارس برگزار شد، تحلیل اوضاع ایران یکی از محورهای اصلی گزارش بود. این بخش گزارش در ادامه به بحران کرونا و درماندگی جمهوری اسلامی در مقابله با آن پرداخت.
سران رژیم جمهوری اسلامی از همان ابتدا با پنهانکاری عامدانه در مورد حقایق مربوط به زمان انتقال ویروس کرونا و ابعاد شیوع آن، مقاومت در برابر خواست قرنطینه شهرها و اماکن مذهبی و عدم جدی گرفتن دستورالعمل های بهداشتی در واقع اوج درماندگی خود را در مقابله با بحران کرونا از خود نشان دادند. این در حالی بود که تجربه دو، سه ماه اول شیوع این ویروس در سطح جهان نشان داد که یک استراتژی مؤثر در مقابله با این بحران بر سه رکن اصلی استوار است. رکن اول اتخاذ سیاست تهاجمی گرفتن تست گسترده از افراد برای کووید۱۹، جداسازی آنهایی که علائم ابتلاء به ویروس را نشان می دهند، ردیابی تماس و قرنطینه کسانی که در تماس نزدیک با فرد مبتلا بوده اند و بستری کردن افرادی که به مراقبت های ویژه نیاز دارند با هدف قطع زنجیره انتقال ویروس؛ رکن دوم و همزمان با اقدامات رکن اول فراهم کردن ملزومات و تعطیلی مدارس و کارخانه ها و مؤسسات صنعتی و خدماتی که در آنها چرخه تولید جنبه حیاتی ندارد، قرنطینه شهرها و مراکز عمومی و رکن سوم این استراتژی رعایت دستورالعمل های بهداشتی و تأمین ملزومات آن از قبیل تهیه ماسک و مواد ضدعفونی کننده رایگان برای عموم است. در کشورهایی که این استراتژی را در پیش گرفتند تا حدود زیادی شیوع ویروس کرونا به کنترل درآمده است و توده های مردم نیز چشم انداز روشنی از راه مقابله با این اپیدمی دارند. اما در ایران در فقدان یک استراتژی روشن در مقابله با بحران کرونا و مزید بر آن زیر ساخت ضعیف بهداشتی و درمانی توأم با فساد نهادینه شده در ارگانها و نهادهای حکومتی، ضعف مدیریت و وجود مراکز مختلف تصمیم گیری، دست به دست هم داده و بحران کرونا را به یک فاجعه هولناک برای مردم ایران تبدیل کرده است.
اکنون هم بعد از گذشت بیش از یک سال از عمر بحران کرونا و تأثیرات ویرانگر آن بر ابعاد مختلف زندگی مردم، در شرایطی که تولید واکسن کرونا و آغاز روند واکسیناسیون در بسیاری از کشورهای جهان، چشم انداز کنترل بحران کرونا را به روی مردم جهان گشوده است، اما در ایران هنوز از اقدام جدی در این زمینه خبری نیست. در ایران مقامات حکومتی در مورد تهیه واکسن کرونا هم به تناقض گویی و دروغپردازی روی آورده اند و هم تا این لحظه بودجه و امکانات مالی لازم را برای خرید واکسن اختصاص نداد ه اند. ایران رکورد یکی از نازلترین میزان واکسیناسیون در میان کشور های جهان را دارد. با توجه به این تعلل و تناقض گویی های آشکار مقامات رژیم جمهوری اسلامی تأمین و ارائه رایگان واکسن کرونا به یکی از حیاتی ترین و عاجل ترین نیاز مردم ایران تبدیل شده است. و تاکنون تشکل های مستقل کارگری، بازنشستگان معلمان و فعالان و پیشروان جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی با دادن بیانیه های مشترک و طرح مطالبه واکسن رایگان، سعی کرده اند دولت را برای خرید واکسن کرونا و ارائه رایگان آن به عموم مردم تحت فشار قرار دهند. در این زمینه لازم است خواست تأمین و ارائه رایگان و همگانی واکسن کرونا را هر چه بیشتر توده ای کرد و آن را به یک اهرم فشار سیاسی بر رژیم تبدیل کرد.
گزارش در ادامه نگاهی به آرایش درونی رژیم انداخت. با توجه به بحران های همه جانبه ای که رژیم جمهوری اسلامی با آن روبرو است و هیچ چشم ندازی برای پایان دادن به ابعاد فقر و فلاکتی که به مردم تحمیل کرده وجود ندارد. با توجه به اینکه دستگاه روحانیت و دستگاه ایدئولوژیک رژیم هم در مشروعیت بخشی به این وضعیت به بن بست رسیده اند، در یک کلام با توجه به اینکه رژیم در رویارویی با بحران های واقعی فرسوده شده و "اقتدار" خود را از دست داده است، از مدت ها پیش عزم کرده که از طریق تمرکز قدرت و یکدست کردن قوای قضائیه، مقننه و مجریه اقتدار خود را بازسازی کند. بعد از انتصاب رئیسی به عنوان رئیس قوه قضائیه و انتخابات مجلس یازدهم با رد صلاحیت ۶۰ در صد از از داوطلبان و حدود ۱۰۰ نفر از نمایندگان مجلس دهم از طرف شورای نگهبان و در واقع قلع وقمع اصلاح طلبان حکومتی و اعتدال گرایان و نظامی کردن قوه مقننه، اکنون نوبت قوه مجریه است که بطور کامل به تسخیر سپاه پاسداران درآید. سپاه پاسداران سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری برای تسخیر قوه مجریه نقشه می ریزد. در همین راستا تاکنون چندین تن از فرماندهان سپاه پاسداران نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده اند. طیف اعتدال گرایان طرفدار روحانی و لایه بالای اصلاح طلبان حکومتی هم که نقشه راهی برای برون رفت از این بحران ها ندارند، به نقشه های سپاه و طیف اصولگرایان تمکین کرده اند. بنابراین تا جایی به رژیم بر می گردد به طرف تمرکز قدرت بیشتر در دست سپاه و یک کاسه شدن حکومت پیش می رود. حمایت حزب کارگزاران از ایده تمرکز قدرت و ایجاد دولت مقتدر نشان می دهد که بخشی از بورژوازی ایران هم راه برون رفت از بحران را در همین جهت گیری می دانند.
اینها در حالی است که جبهه اصلاح طلبان حکومتی تجزیه شده است. لایه بالای اصلاح طلبان حکومتی که هیچگاه امید بازگشت به حلقه قدرت را از دست ندادند با مد نظر قرار دادن موازنه قوا در شرایط کنونی و مخاطراتی که کل نظام جمهوری اسلامی را تهدید می کند، عمدتا به استراتژی تمرکز قدرت اجرائی در دست اصول گرایان و سپاه گرویده اند. لایه میانی اصلاح طلبان حکومتی و بخش هایی از طبقه متوسط که خود را حافظ وضع موجود می دانستند بعد از شکست های پی در پی اصلاح طلبان حکومتی به آن بخش از اپوزیسیون سکولار بورژوائی خارج از حکومت گرایش پیدا کرده اند که در ضدیت با انقلاب خواهان گذار مسالمت آمیز از جمهوری اسلامی هستند. آن بخش از توده های مردم هم که به پیروی از اصلاح طلبان حکومتی به ایجاد تغییر از طریق مکانیسم های انتخاباتی و مراجعه به صندوق های رأی خوش باور بودند، تحت تأثیر تحولات چند سال گذشته بویژه خیزش های دی ماه و آبان بکلی از آنها بریده و به جنبش های اعتراضی جاری پیوسته اند. این تحولات باعث ریزش هر چه بیشتر پایه اجتماعی رژیم شده است. بی رونق بودن آخرین نمایش انتخابات مجلس اسلامی بخشا پیامد این تحولات بود.
6.4.2021
|